ویناپرس – پایتخت این روزها بیش از هر زمان دیگری پرهیاهو است. خیابانها از ساعات اولیه روز مملو از اتومبیل میشوند و ترافیک بیوقفه تا پاسی از شب ادامه دارد. در سوی دیگر شهروندان سرگرم بازارگردی و خریدهای نوروزی هستند، گویی کرونا رخت بسته و برای همیشه از این شهر و سرزمین ریشه کن شده است. مسئولان بهداشتی از افزایش رفت و آمدها ابراز نگرانی میکنند ولی وزارت کشور و استانداری تصمیمی برای محدود کردن ترددها و پیشگیری از انفجار موج چهارم این بیماری مهلک ندارند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری وینا پرس، ساعت از ۹ صبح گذشته است. پلههای ایستگاه مترو پانزده خرداد را بالا رفتم تا به قلب تجارت ایران یعنی بازار تهران برسم. بازاری که گفته میشود مثل قبل پر رونق نیست و کسب و کارهایش از سکه افتاده. ولی آنچه دیدم با توصیفهایی که از بازار تهران شنیده بودم بسیار متفاوت بود.
اولین قدمها را با ترس و تردید بر داشتم و وارد پیادهراه پانزده خرداد شدم. مردم از هر سو وارد خیابان میشدند؛ یکی از مسیر ارک، دیگری باب همایون، آن یکی از کوچه کاخ گلستان و برخی از سمت مولوی. چشمهایشان خیره شده به فضای کلی بازار و مغازههایی که مقابل هر کدامشان چند نفری ایستادهاند و در حال چانهزنی با فروشندهها هستند. برخی ماسکها را برداشته یا روی چانه گذاشتهاند؛ کودکان و سالخوردگان بیشمارند.
با فروشندهای که بر سر قیمت ادویه با مشتری چانه میزند سر صحبت را باز کردم. خودش را امیر معرفی کرد و گفت: «سال گذشته به دلیل کرونا بازار تعطیل شد و کاسبی خوابید. آنقدر وضعیت بد شد که نتوانستیم چکهایمان را پاس کنیم و کلی بدهی بالا آوردیم. خدا را شکر امسال شرایط بهتر است و مردم میآیند و خرید میکنند.»
امیر در ادامه توضیح داد: «هر چه به آخر سال نزدیک میشویم بازار تهران شلوغتر میشود و با اینکه اجناس ۲ تا ۳ برابر گرانتر شده است ولی مردم میآیند و خرید میکنند. امیدوارم دولت شرایط ما را درک کند و تا آخر سال اجازه فعالیت بدهد.»
از او پرسیدم آیا نگران تعطیلی دوباره بازار تهران است؟ با سر نگرانی خود را ابراز کرد و گفت: «جمعیت خیلی زیاد است. اگر بیماری اوج بگیرد، احتمال تعطیلی بازار وجود دارد.»

خودم را به راسته پارچه فروشان بازار رساندم. جایی که این روزها بیشترین مراجعه کنندگان را دارد و رعایت فاصله اجتماعی کاملاً بیمعنا است. فروشندهها در حال بازار گرمی هستند و مردم کنار هم سرگرم انتخاب و متر و برش اجناس.
به تعدادی از آنها مراجعه کردم ولی ظاهراً فروشندگان این راسته تمایل چندانی به مصاحبه ندارند. به سراغ یکی از مشتریها میروم. خودش را سمیه معرفی کرد و دلیل بازارگردیاش را خرید نوروزی دانست و گفت: «دانشجو و شاغل هستم و آن قدر امسال گرفتاریهای کاری و تحصیلی داشتم که نتوانستم خرید کوچکی برای خودم و خانوادهام انجام دهم. سه روز مرخصی گرفتهام برای همین کارها».
از او درباره کرونا و نگرانی احتمالیاش پرسیدم که پاسخ داد: «مگر میتوان نگران نبود ولی چارهای ندارم!»
* کرونایی که عید نمیشناسد
خیابان پانزده خرداد و ازدحام ترسناک آنجا را رها کردم و به سمت باغ سپهسالار رفتم. جایی که پایتخت کیف و کفش تهران است. اولین تصویری که آنجا خودنمایی میکند جولان بیپایان موتورسوارهای قانون شکن است. تقریباً از هر سویی موتورسیکلتها به داخل جمعیت ویراژ میدهند، پیادهرو و عابران برای راکبانشان اهمیتی ندارد. آقایی از مقابل مغازهاش فریاد زد «خانم مراقب گوشیت باش»! واکنش او مبین کمین سارقان گوشی قاپ است.
برای تشکر به سراغ این فروشنده رفتم و سرصحبت را باز کردم. خودش را محمدرضا معرفی کرد و وقتی متوجه شد خبرنگار هستم بند دلش باز شد و از بینظمیها و دخالت دلالان گفت که امان کسبه و مردم را حسابی بریدهاند. به گفته این فروشنده قیمت کیف و کفش در مقایسه با سال قبل حداقل ۵۰ درصد گرانتر شده است. مردم برای تخفیفهای ناچیز به بازار میآیند ولی در عمل نمیتوانند خرید زیادی انجام دهند، به این دلیل که بار هزینهای برای آنها دارد. دلالان خیلی فعال هستند و در کسب و کارهای عادلانه مشکل ایجاد میکنند.
برخی مغازههای باغ سپهسالار به دلیل درگذشت صاحبان و مالکانشان تعطیل هستند و مقابل آنها بنرهای تسلیت نصب شده است. گویا کرونا به آنان مجال زندگی نداده است. این را همکاران همان مغازههای تعطیل شده میگویند. صحنه غمانگیزی است ولی دیگران سخت آن را باور میکنند. اندکی از مغازههای سپهسالار و بنرهای تسلیت فاصله گرفتم و به سراغ مشتریهایی رفتم که با کیسههای خرید از مغازهها خارج میشدند.
مریم یکی از آنهاست که به همراه برادرش از ورامین به این راسته آمده است. میگوید: «سالی یک مرتبه خرید میکنم و آن هم شب عید است چون در طول سال به دلیل شغلی که دارم خیلی نمیتوانم به بازارها و مغازهها بروم.»
از او درباره اوضاع کرونایی این روزها و احتمال بازگشت محدودیتها سوال کردم و پاسخ جالبی شنیدم: «همه نگران هستیم ولی چارهای نداریم و باید خرید کنیم چون آینده قابل پیش بینی نیست. فروشندهها بیانصاف شدند و مسئولان هم مردم را تنها گذاشتهاند و اجازه میدهند هر کسی هر چقدر که بخواهد قیمتها را بالا ببرد. به قول معروف اگر امروز خرید نکنم فردا نمیتوانم.»
* عبور از موج چهارم آسان نیست
پیش از این فرمانده ستاد مقابله با کرونا استان تهران نگرانی خود را از حضور پرتعداد مردم در بازارها اعلام کرده بود. به گفته علیرضا زالی، شرایط تهران و کلانشهرها بسیار ناپایداری است و شیب مبتلایان افزایشی شده است. اگر مردم رعایت نکنند شکی نیست که خروج از موج چهار کرونا بسیار دشوار خواهد بود.
آنچه در بازارگردی کوتاه خود به وضوح مشاهده کردم عادی انگاری، عدم رعایت فاصله گذاری اجتماعی و متاسفانه در مواردی استفاده نکردن از ماسک بود. به نظر میرسد در چنین شرایطی حضور دستگاههای نظارتی و انتظامی حداقل برای کنترل جمعیت و برخورد با افرادی که پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکنند ضروری است. خوب است فراموش نکنیم زیر پوست همین بازارگردیها کادر درمانی کشورمان متحمل فشارهای زیادی شدند و به سختی در حال مقابله با کرونای منحوس و نمونه جهش یافته آن هستند. انصاف نیست در اوضاع شکننده این روزها آنها را تنها بگذاریم و مراقبشان نباشیم.
انتهای پیام
- نویسنده : ستاره فرهادی
Saturday, 13 August , 2022