در روزگاری که دنیا با مشکلات مهمی چون اتمام منابع طبیعی، آلودگی آب‌ها و گرمایش زمین دست به گریبان است و در تلاش است که از تمام ظرفیت‌های موجود برای مواجهه با این مسئله استفاده کند؛ نه فقط کودکان ما، بلکه جوانان ما نیز، با اندکی اغراق، در مورد مسائل یاد شده در بی خبری محض به‌سر می‌برند.

ویناپرس – در روزگاری که دنیا با مشکلات مهمی چون اتمام منابع طبیعی، آلودگی آب‌ها و گرمایش زمین دست به گریبان است و در تلاش است که از تمام ظرفیت‌های موجود برای مواجهه با این مسئله استفاده کند؛ نه فقط کودکان ما، بلکه جوانان ما نیز، با اندکی اغراق، در مورد مسائل یاد شده در بی خبری محض به‌سر می‌برند.

اگر از برخی جوانان امروز سوال کنیم که سهم هر فرد در رویارویی با مشکلات محیط زیست چیست شاید به سختی ذهن آنها فراتر از لزوم استفاده از وسایل نقلیه عمومی برود. اگرچه استفاده از وسایل نقلیه عمومی در مسافرت‌های درون شهری حائز اهمیت است اما این تمام آنچه باید بدان آگاه باشیم نیست. همه ما در دوران تحصیل خود بارها در برگه‌های امتحانی به راحتی مفاهیم مرتبط با انرژی، خاک، آب، مواد آلی، فلزات، گیاهان و حیوانات را توضیح داده‌ایم و نمرات قابل قبول دریافت کرده‌ایم. با این وجود به سختی می‌توان ادعا کرد که این مفاهیم در زندگی روزمره ما لمس و فهم شده باشند. هنوز برای برخی از افراد انرژی عددی است که از راه فرمول به‌دست می‌آید.

در به‌وجود آمدن این وضعیت ظاهرا عجیب چه کسی مقصر است؟ به عقیده برخی، حرجی بر افراد جامعه نیست چرا که آن ها قربانی و یا معلول روابط در هم پیچیده اجتماعی هستند. بر اساس این قول باید گفت: خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو. اما برخی دیگر عقیده دارند که این کنش متقابل افراد است که تعیین‌گر بسیاری از مسائل اجتماع می‌باشد. در واقع افراد یک جامعه با رفتارهای خود و بده و بستان‌هایشان یک جامعه را شکل می‌دهند.

هرچند که نمی‌توان منکر تاثیر جامعه بر رفتارهای افراد جامعه شد؛ لکن اگر نخواهیم که تسلیم و همرنگ برخی از فرهنگ‌های غلط جامعه شویم لازم است که وارد تعامل با پیرامون خود شویم. برای رسیدن به یک تعامل، ابتدا نیازمند برقراری ارتباط با موضوع مورد نظر هستیم چرا که تا ارتباطی نباشد تعاملی صورت نمی‌گیرد. در عصر ارتباطات و رسانه‌های دیجیتال، رسانه‌ها واسطه‌های قوی و کارآمدی هستند که قادرند ارتباط و فهم مسائل مربوط به محیط زیست را برای ما و کودکان ما به ارمغان بیاورند. میسر شدن این امر نیز در گرو فراتر رفتن از نگاه‌های مصرف زده و بی‌مصرف به رسانه به‌خصوص شبکه‌های اجتماعی است. یعنی ارائه سبک زندگی فانتزی و ژورنالی از طریق شبکه‌های اجتماعی که مرد، زن، کودک، میانسال، فقیر و غنی ما را شیفته و درگیر خود کرده است باید جای خود را به نگاه‌های دغدغه‌مندانه‌تر و ژرف‌تری بدهد. استفاده از شبکه‌های اجتماعی در جهت ترویج سبک زندگی مسئولانه می‌تواند تغییرات مثبت فرهنگی را برای جامعه رقم بزند. برای مثال ما می‌توانیم به‌جای انتشار و عمومی کردن یک فنجان قهوه روشنفکرانه‌مان، جشن تعیین جنسیت دلبندمان یا شام و ناهارهای چرب‌مان، یک بشقاب سبزی نشان دهیم که سبزی آن را در گلدان کوچک خانه خود کاشته‌ایم. می‌توانیم از چگونگی کم کردن میزان دور ریز غذاهای‌مان حرف بزنیم و یا از نحوه کم کردن مصرف ظروف یکبار مصرف در هنگام خرید یک لیوان چای یا یک بطری آب از بوفه دانشگاه. اینها همه به این معنا خواهد بود که ما نسبت به اطراف خود هشیار هستیم و در حدی که شکل زندگی در قرن بیست و یک به ما اجازه می‌دهد تلاشمان را برای دوستی و حفظ ارتباط با طبیعت می‌کنیم. در حقیقت رسانه واسطه ترویج و تداوم ارتباط ما با محیط زیست است.

برای حفظ محیط زیست لازم نیست کارهای شگرف و خارج از توانمان انجام دهیم. کارهای کوچک هر فرد و به اشتراک‌گذاری آن با سایرین به کمک شبکه‌های اجتماعی به تدریج می‌تواند موجی از تشویق و تغییر را  در جامعه ایجاد کند. تغییری که احتمالا امروز از تصور ما خارج است. کافی است کمی به کارهایمان فکر کنیم.

انتهای پیام

  • نویسنده : هدی یاسینی، کارشناس ارشد علوم ارتباطات