امروز سالروز پیچیده‌ترین و اثرگذارترین عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است؛ حمله به پایگاه الولید عراق یا اچ3. عملیاتی که به لحاظ تاکتیک و تکنیک نبردهای هوایی شاهکاری تمام عیار محسوب می‌شود و همچنان پس از گذشت چهل سال مورد تحسین جهانیان به ویژه تحلیلگران نظامی است.

ویناپرس – امروز سالروز پیچیده‌ترین و اثرگذارترین عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است؛ حمله به پایگاه الولید عراق یا اچ۳٫ عملیاتی که به لحاظ تاکتیک و تکنیک نبردهای هوایی شاهکاری تمام عیار محسوب می‌شود و همچنان پس از گذشت چهل سال مورد تحسین جهانیان به ویژه تحلیلگران نظامی است.

به گزارش پایگاه خبری ویناپرس، حمله به پایگاه هوایی الولید در ساعت یک بامداد روز ۱۵ فروردین ماه سال ۱۳۶۰ صورت گرفت. خلبانان منتخب، بدون اطلاع قبلی، به پست فرماندهی فراخوانده شدند و بی درنگ جلسه توجیهی انجام شد و کلیه موارد و چگونگی انجام این عملیات برای کلیه خلبانان تشریح شد و قرار بر این شد که فانتوم ها به دو دسته ۴ فروندی تقسیم شوند. لیدر یکی از دسته ها سرهنگ براتپور و لیدر دسته دیگر سرتیپ (سرهنگ آن زمان) «فرهادپور» بودند. در پایان جلسه توجیهی، از سوی لیدر دسته پروازی اعلام شد احتمال شهادت در این عملیات بالاست پس هر کدام از خلبانان به هر دلیلی آمادگی ندارند اعلام کنند تا نفر جایگزین در لیست اصلی قرار گیرد، همه اعلام آمادگی کردند. پس از انجام فریضه نماز و با روشن شدن هوا، عملیات آغاز شد.

شرح عملیات

این عملیات به قدری دقیق پیش بینی شده بود که از شب قبل هواپیماهای هر گروه پروازی نیز مشخص شده بودند. بعد از اعلام شماره هواپیماها از سوی گردان نگهداری، خلبانان یکی پس از دیگری در کابین جای گرفتند و این در حالی بود که خود پرسنل گردان نگهداری هم از جزئیات این عملیات خبر نداشتند. بدین ترتیب ۱۰ فروند هواپیمای اف ۴ در سکوت کامل رادیویی به پرواز درآمدند. درطول انجام این عملیات، تنها دوبار سکوت رادیویی شکست. یکی هنگام پرواز که هر هواپیما بعد از بلند شدن از روی باند شماره خود را اعلام می کردند و بار دیگر بعد از پایان عملیات سوخت گیری، رمزی را اعلام می کردند.

بعد از پرواز فانتوم ها، مسیر خود را به سمت دریاچه ارومیه پیش گرفتند و در حالی که هوا ابری بود، در ارتفاع پست با دو فروند تانکر سوخت رسان ۷۴۷ برخورد کردند و اولین مرحله سوختگیری با موفقیت کامل بعد از گذشت ۲۰ دقیقه انجام شد. سپس فانتوم ها به سمت مرز پرواز کردند.در همین زمان دو فروند اف ۵ از پایگاه هوایی تبریز به سمت پالایشگاه کرکوک به پرواز درآمدند و در یک حمله موفق، این پالایشگاه را بمباران کردند.در این هنگام فانتوم ها در نزدیکی مرز قرار داشتند و در ساعت ۵۸/۷ صبح با رسیدن به نقطه صفر مرزی، به دو دسته ۴ فروندی تقسیم شدند و ۲ فروند رزرو نیز بازگشتند. (جمعا ۸ فروند، ۶ فانتوم ئی و ۲ فانتوم دی وارد عراق شدند). در همین زمان به فرمانده پدافند عراق اطلاع می دهند که تعدادی هواپیمای ناشناس در نوار مرزی ترکیه مشاهده شده اند که او اظهار می کند هواپیماها متعلق به ترکیه است. فانتوم ها به صورت فرمیشن ۴تایی با فاصله ۵۰۰ پا از یکدیگر، در ارتفاع پایین از شهر مرزی زاخو گذشتند و وارد خاک عراق شدند. در این هنگام ارتفاع خود را به پایین ترین سطح ممکن رسانده و به مسیر خود بر روی نوار مرزی ترکیه ادامه دادند.

در منتهی الیه شمال غرب عراق فانتوم ها در فاصله ۹۰ مایلی هدف، با دو فروند تانکر سوخت رسان ۷۰۷ که به تعبیری از فرودگاه لارناکا قبرس و به تعبیری از فرودگاهی در ترکیه برخاسته بودند و با خارج شدن از خطوط بین المللی، خود را به آن جا رسانده بودند، برخورد می کنند و در ارتفاع ۲۰۰۰۰ پایی از آن ها سوخت گیری می کنند و دوباره ارتفاع خود را کم و در حدود۳۰ متری زمین پرواز می کنند و به طرف نخستین نشانه زمینی به پیش می روند که در این لحظه به نقل از خود سرتیپ براتپور (لیدر عملیات) دستگاه های ناوبری جنگنده ای شان از کار می افتد و وقتی موقعیتی که دستگاه ها نشان می دهند با نقشه مقایسه می کند نشان دهنده موقعیت واقعی نبود که ایشان با کابین عقب که افسر کنترل رادار بودند صحبت می کند و می گوید:

سرتیپ براتپور: ظاهرا دستگاه ناوبری من ایراد دارد می توانی بگویی که دستگاه شما کجا را نشان می دهد؟ خلبان کابین عقب: (با خون سردی می گوید) تل آویو. سرتیپ براتپور: پس برویم آن جا را بزنیم! خلبان کابین عقب :(با لهجه شیرازی)ها بریم!

به هر صورت پس از گذشتن از آخرین نشانه زمینی، سرتیپ براتپور راه اصلی را پیدا می کند و با علامت او، از هر دسته ۴ فروندی فانتوم ها، یک فروند جدا می شود و گروه سوم را تشکیل می دهد. در همین حین یکی از خلبانان یک موضع پدافندی که در نقشه اولیه پیش بینی نشده بود را می بیند و به دلیل این که مبادا در مسیر برگشت مزاحم شود به آن حمله و  آن را نابود می کند.

هواپیماها به هدف می رسند

گروه اول به فرماندهی سرتیپ فرهادپور در ساعت ۴۵/۸ به پایگاه اول حمله می کند. گروه دوم در ساعت ۵۰/۸ به پایگاه دوم حمله می کند. گروه سوم به فرماندهی سرتیپ براتپور به سمت پایگاه سوم (اصلی) حمله می کند در حالی که هنوز گروه سوم به پایگاه اصلی نرسیده بودند، دو گروه دیگر کار خود را تمام کرده بودند زیرا آن ها فاصله کم تری نسبت به این پایگاه داشتند. دود ناشی از انفجار هواپیماها و انبارها، تمامی فضا را پر کرده بود و پدافند و موشک های زمین به هوای دشمن از هر طرف برای سرنگونی فانتوم ها شلیک می کردند. سرتیپ براتپور با دیدن این اوضاع، تصمیم می گیرد بجای این که از مسیر از پیش تعیین شده به پایگاه سوم حمله کند، با گردشی به سمت راست از سمت مخالف به آنها حمله ور شود که بدین ترتیب موفق به غافلگیری آنها می شود. پایگاه دشمن از استتار خیلی خوبی برخوردار بود، به شکلی که حتی رنگ سقف آشیانه ها نیز به رنگ زمین بودند و روی ادوات نیز به خوبی پوشانده شده بود. هنگامی که گروه سوم به فرماندهی سرتیپ براتپور به روی پایگاه می رسند، عراقی ها که فکر نمی کردند خلبانان ایرانی جسارت و توانایی لازم جهت حمله به  آن جا را داشته باشند، کاملا غافلگیر شدند. آنها که مشغول کارهای روزمره بودند ابتدا تصور کردند که هواپیمای خودشان است که به سمت آنها می آید، همچنین به دلیل تغییر سمتی که داده شده بود لوله های توپ های ضدهوایی آنها نیز سمت مخالف را نشانه گرفته بود و به اصطلاح دیوار آتش  آنها در سمت دیگری بود. فانتوم ها با رسیدن به بالای پایگاه، شیرجه رفته و تمامی بمب های خود را رها می کنند و پایگاه را به جهنمی از آتش تبدیل می کنند به طوری که در بعضی از نقاط به دلیل ارتفاع کم فانتوم ها، زبانه آتش به ارتفاع هواپیماها نیز می رسید.

تمامی بمب ها بر روی هواپیماها و  آشیانه ها با دقت فرو ریخته شد و تقریبا تمام اهداف از پیش تعیین شده را نابود کردند، سپس با گردشی به سمت مخالف، فانتوم ها از محل دور می شوند. در این مرحله یکی از هواپیماها به خلبانی سرتیپ خلبان شهید «محمود خضرایی» آسیب می بیند که سریعا خود را از معرکه دور می کند. در همین برگشت، سرتیپ براتپور بر روی جاده بین المللی عراق- اردن متوجه یک تریلی حامل محموله نظامی می شود که گویا از بندر عقبه در خاک اردن بارگیری کرده و به عراق وارد شده بود. بی درنگ با هواپیما به سمت تریلی شیرجه می رود و با مسلسل هواپیما آن را هدف قرار داده و منفجر می کند. سپس بلافاصله ارتفاع را کم کرده و پس از تماس با فرکانس قراردادی با تانکرهای سوخت رسان، به سوی آنها پرواز می کنند.

در این لحظه تانکرهای سوخت رسان در همان منطقه (قسمت غربی خاک عراق) در ارتفاع پایین و خارج از دید رادار دشمن در حال گشت زنی و منتظر فانتوم ها بودند تا مرحله سوم سوخت گیری انجام شود. سرتیپ براتپور برای یک لحظه متوجه سوخت هواپیمای خود می شود و می بیند که به حداقل خود رسیده و تانکرها را نیز نمی بیند و این به دلیل آن بود که در راه بازگشت برای انهدام تریلی اقدام کرده بود. از طرفی برای این که سکوت رادیویی را نیز نشکند و دشمن را متوجه خود و دیگر هواپیماها نکند، با توکل بر خداوند مسیری که قرار بود هواپیماهای جنگنده از آن جا به تانکرها برسند را در پیش می گیرد و به راه خود ادامه می دهد تا این که سرانجام از راه دور یکی از تانکرهای سوخت رسان را می بیند. در این لحظه سوخت هواپیما به حداقل خود رسیده بود و ایشان برای این که مبادا تانکرها را گم کند، چشم از آنها برنمی دارد. سرانجام با کمک خداوند تمامی فانتوم ها به محل سوختگیری رسیده و با خون سردی و احتیاط سوختگیری می کنند. پس از این که کار سوختگیری به پایان رسید و تمامی شکاری ها سوختگیری کردند، تانکرها بلافاصله وارد خاک ترکیه شدند و از مسیر بین المللی  آنکارا- تهران به ایران بازگشتند. هواپیماهای فانتوم نیز از قسمت شمالی عراق، بر روی نوار مرزی و از همان راه اولیه با تمام سرعت به سمت وطن بازگشتند.

تعقیب همه جانبه از سوی دشمن

دشمن لحظاتی بعد از این ضربه مهلک، بی درنگ تعداد زیادی هواپیمای شکاری رهگیر خود را به پرواز درمی آورد تا شاید بتواند فانتوم های ایرانی را رهگیری و سرنگون کند و به هر ترتیبی که شده اجازه بازگشت به هواپیماهای فانتوم ندهد. سرتیپ براتپور نقل می کند که خود دو دسته چند فروندی را دیدند و خوشبختانه آ نها نتوانستند هواپیماهای ما را رهگیری کنند.

در حالی که هواپیماهای فانتوم به مرز نزدیک می شدند، هواپیماهای اف ۵ و اف ۱۴ خودی در حوالی مرز به انتظار آنها بودند و منتظر تماس فانتوم ها بودند تا به کمک  آنها بشتابند. با نزدیک شدن فانتوم ها به مرز، حمله هوایی دیگری در مرزهای مشترک انجام شد تا فانتوم ها بتوانند به راحتی وارد خاک ایران شوند.

عقابان بازگشتند

خوشبختانه فانتوم ها توانستند خود را به مرز رسانده و همه در محل مقرر سوختگیری چهارم را انجام دهند و تلاش عراقی ها برای سرنگونی آنها نیز بی نتیجه ماند.

فانتوم ها بعد از سوختگیری، همگی به پایگاه شهید نوژه همدان برگشتند. پرسنل نگهداری که در آخرین لحظات بازگشت فانتوم ها، از موضوع حمله با اطلاع شده بودند، با هیجان درباره چگونگی این عملیات سخن می گفتند و چون چیزی درباره جزئیات آن نمی دانستند، به سراغ جانشین فرمانده پایگاه رفته و نگرانی خود را در مورد سلامتی گروه پروازی ابراز می داشتند. پرسنل پایگاه که از عملیات شجاعانه خلبانان مبهوت مانده بودند، بی صبرانه در انتظار بازگشت همه خلبانان دقیقه شماری می کردند. سرانجام چرخ های اولین گروه فانتوم ها باند فرودگاه را لمس می کند و پرسنل گردان پرواز و نگهداری، با چشمانی اشکبار که حاکی از دیدار دوباره خلبانان بود و با فریاد ا…اکبر و قربانی کردن گوسفند، به استقبال آنها می روند. پرواز نتیجه داده بود. خلبانان شجاع بعد از چهار ساعت و چهل دقیقه پرواز با سرعت بالا و با چهار نوبت سوختگیری در مسیر رفت و برگشت، موفق شده بودند غیرممکن را ممکن کنند و ضربه مهلکی به پیکر نیروی هوایی عراق وارد آورند.

دستاوردهای عملیات

بعد از عملیات مشخص شد که خسارت ها، بیشتر از پیش بینی ها بود: -۴۸ فروند هواپیماهای شکاری- بمب افکن (شامل میگ ۲۱ – میگ ۲۳ – سوخو ۲۰ – سوخو ۲۲ – توپولف ۱۶ و میراژ) منهدم و یا آسیب جدی دیده است. ۳ آشیانه بزرگ هواپیما، ۲ دستگاه رادار و چندین پناهگاه بتونی هواپیما، به طور کلی تخریب شده است. بعد از این عملیات غرورآفرین، فرمانده پدافند هوایی عراق از سوی صدام برکنار شد. نامبرده بعدا اعدام شد ولی منابع عراقی خبر خودکشی او را اعلام کردند. این عملیات تاثیر بسزایی در روحیه رزمندگان اسلام داشت، به طوری که چندماه بعد عملیات موفق «ثامن الائمه» انجام شد و در پی آن نیز عملیات موفق «طریق القدس» و «بیت المقدس» با موفقیت کامل و باز هم با پشتیبانی مناسب نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، انجام شد.

انتهای پیام